مهدی شادکار [صاحب امتیاز و مدیر مسئول]
دوران جدیدی را تجربه میکنیم. دورانی گُذار، که یک نا-اُرگانیسمِ نانومتری به نام ویروس کرونا برای ما رقم زده است. میگویم نا-اُرگانیسم (نا-جاندار) چرا که ذات وجودیِ خود ویروس هم بسیار عجیب و غریب است. اما همین نا-اُرگانیسمِ ناهمساز، -که نزدیک یک سال است همهی دنیا را زمینگیر کرده، و اقتصاد خُرد و کلانِ کل جهان را به گِل نشانده، انسان را از سال ۲۰۲۰ وارد قرن ۲۱ کرده است، تا دوباره او را وارد یک تغییر پارادایمی جدید کند. میتوانیم اکنون به خودمان چنین بگوییم: «به قرن ۲۱ خوش آمدید.»
یکسال از دوران پاندمی (همهگیری) میگذرد. در این یکسال، انسانِ خردمند یاد گرفت خودش را با شرایط آن تطبیق دهد. بیش از پیش از فضای مجازی بهره بگیرد، چنان که دیگر مرز میان مجاز و حقیقت وجود ندارد، و مجازی بر حقیقی منطبق شده است. دیگر برخی چیزها مانند سابق نیستند و شاید هیچوقت با عقب بازنگردند. مانند سبک زندگی مرتبط با کار ساعتی در محل مشخص. یا آموزش با الزام حضور فیزیکی در فضاهای آموزشی. توییتر خیلی زود، ساختمان برخی از دفاترش را در بهترین منطقهی تجاری سانفرانسیسکو میفروشد، چرا که میداند به زودی منطقههای تجاری شهری با برجهای بلند، دیگر پشیزی نخواهد ارزید، و نیمی از کارمندانش را برای همیشه دورکار میکند. شرکتها این یکسال آموختند چطور دورکاری کنند و این امر، مزیت رقابتی شرکتهایی با دفتر و دستک آنچنانی در مرکزِ پایتختِکشورها را بر باد خواهد داد. دوران پساکرونا، میتواند فرصت خوبی برای نسل جوان برای کار و زندگی در دنیای قرن ۲۱ فراهم آورد.
اما این یکسال، سینما و تئاتر و موزهها و گالریهای هنری و کنسرتهای موسیقی را هم دچار تحول کرد. کنسرتهای آنلاین رواج پیدا کرد، در آغاز رایگان، و سپس کنسرتهایی با بلیط. گالریهای بسیاری نمایش آثار به صورت آنلاین برگزار کردند، موزهها امکان بازدید مجازی از فضای موزه را فراهم کردند و بسیاری نمونههای دیگر. گالریهای آنلاین، فرصت بسیار مناسبی برای هنرمندان جوان فراهم خواهد کرد، کسانی که با خلاقیتهای خودشان، آثارشان را توانستند، نه تنها در شهر و کشور خود، بلکه در تمام جهان به نمایش بگذارند. هنرمندان جوانی که پیش از این هیچگاه نمیتوانستند آثار هنریشان را در فضاهای نمایشگاهی خصوصی و گالریهای شبکهی انحصار آثار هنری، به نمایش درآورند. اینچنین دورانِ پساکرونای قرن ۲۱ آغازی خواهد بود بر پایانِ انحصارِ نمایش و فروش آثار هنری.
شاید سالنهای سینما یکی از قربانیانِ قرن ۲۱ باشد. در این یکسال، شبکههای پخش فیلم و سریال خانگی، بلیطِ فیلمهای جدید را در خانه به مردم فروختند و مردم هم با تلویزیونهای بزرگ هوشمند مجهز به اینترنت، با سینمای خانگی بیشتر آشنا شدند. چنین مسالهای، باعث کم رونق شدن سالنهای سینما در دوران پساکرونا خواهد شد. اما شاید بتوان چنین گفت، که هنرهای اجرای زنده رونق بیشتری خواهند گرفت. تئاتر، کنسرتهای موسیقی، اُپرا، گالریهای آثار پرفورمنس و اجرایی، از این دست خواهند بود.
ما شمارهی ۲ و ۳ فصلنامهی هنرنگار را در یک شماره منتشر میکنیم. به دلیل مسایل و مشکلات ناشی از قرنطینه و پاندمی، شمارهی تابستان منتشر نشد و البته ما هم مشغول یادگیری و تطبیق پذیری با شرایط کنونی هستیم و این انطباق کمی طول کشید و اکنون، در زمستان ۱۳۹۹ شمارهی پاییزی/زمستانی ۲ و ۳ یکجا منتشر میشوند.
در این شماره، همچون روال مجله، در هر سه بخش، یک پروندهی موضوعی داریم، که البته بخش سینما در کل یک پروندهی واحد است.
هنرنگار، محفل هیچ گرایش خاص هنری، فرهنگی یا سیاسی نیست، بلکه جایگاهی برای همگان برای ایجاد دیالوگ و نقد متقابل است. روح حاکم بر فصلنامهی هنرنگار، همانا تضارب آراء و گفتگو است. این ویژگی، در پروندهی معماری این شماره جریان دارد، جایی که مخالفان و موافقان، منتقدان و مدافعان، پیرامون شخصیتِ لوکوربوزیه، نماد معماری مدرن، حضور دارند. امیدواریم در شمارههای آتی، به خوبی این تنوع و تکثر را در سایر بخشهای مجله بسط دهیم.
هنرهای تجسمی
در این شماره، پروندهی نقد هنری، به جان برجر، منتقد هنری بریتانیایی میپردازد. با متنهایی از او و دربارهی او. جُستارهایی دربارهی هنر در بحران در ادامه میآید. در بخش گزارشها نیز، گزارشی از نمایشگاه کریستو و ژان کلود در مرکز پمپیدوی پاریس، گزارشی از دهمین سالانهی هنری پرسبوک، به نام «دستکار» در کاشان، و همچنین گزارشی از نمایشگاه هنری آنلاین دانشجویان دانشگاه سوره در این شماره منتشر شده است.
معماری
این بخش با مقالهای دربارهی کلیسای صلیب مقدس اثر رُستم وسکانیان آغاز میشود. پروندهی این شماره به بازخوانیِ لوکوربوزیه، معمار بزرگ دوران مدرن اختصاص دارد که پیشگفتاری جداگانه در آغاز پرونده، به طور خلاصه به جستارها و مقالات اشاره میکند. همچنین گفتگویی اختصاصی با مارک پرلمن، نویسنده کتاب «لو کوربوزیه؛ یک جهانبینی سرد» برای این پرونده انجام شده است.
سینما
پروندهی سینمایی، سینمای سیاسی است. این پرونده، به سینمای پروپاگاند نازیها، سینمای فرناندو سولاناس در آرژانتین، همچنین به سینمای مستند سیاسی کوبا و چین معاصر میپردازد، و به سراغ بلاتار و میکلوش یانچوی مجارستانی میرود. در ادامه، گفتگوی فرناندو سولاناس و ژان لوک گُدار منتشر شده است و در پایان پروندهی سینما، مطلبی دربارهی جنبههای سیاسی و اجتماعی سینمای فریدون گُله در آستانهی انقلاب ایران میآید. در بخش «خارج از پرونده»، گفتگویی با احمد سلامتیان دربارهی فیلم حکومت نظامی کاستا گاوراس منتشر شده است، و سپس خاطرات گاوراس از شیلی، و روزنوشتهای گوثمن از شیلی میآیند.سپس مقالهای دربارهی فیلم آمین، اثر کاستا گاوراس، و در آخر، گفتگویی با پائولو پازولینی درباره فیلم ۱۲۰ روز در سودوم، مجله را به پایان میرساند.
باید افزود که عکس روی جلد شمارهی ۲و۳ فصلنامهی هنرنگار، عکسی از لوکوربوزیه در کنار نمایندگان کلیسا، در آتلیه-خانهی شخصی معمار در پاریس است، و او نقشههای صومعهی سنت ماری دو لا تورِت را در حضور روحانیان مسیحی مرور میکند.
امید که بتوانیم در دوران جدیدِ «سافتکُپی»، همچنان به انتشار «هارد کُپی» مجله ادامه دهیم، البته تارنمای هنرنگار با قدرت همگام با نسخه کاغذی پیش میرود، و این مزیت ما در این دوران جدید خواهد بود.
مهدی شادکار ۲۵ آذر ۱۳۹۹