[گزارش نمایش آنلاین نقاشیِ جمعی از دانشجویان دانشگاه سوره]
سوگل محمودی
قبل از هر چیز میتوان با نقل قولی از ساندرو بکولا در کتاب «هنر مدرنیسم» آغاز کرد: «مشخصهی هر نقطهی عطف تاریخی، این واقعیت است که دیگر نمیتوان مسائل جدید را با پیروی از الگوهای قدیم حل و فصل کرد.» شاید این بهترین توصیف از فضایی که هم اکنون در آن قرار داریم باشد.
نقاشی و بسیاری دیگر از رشتههای هنرهای تجسمی اکنون با مشکل جدیدی روبهرو هستند، آن هم نبودن مواجههی مستقیم مخاطبان با آثار هنریست.
نقاشی برای سالیان متمادی به همان شیوهی کلاسیک خود ارائه شده و کمترین میزان تغییر را در به نمایش گذاشتن آثار داشته است. بازار اقتصاد هنر و گالریداران بنا به سیاستهای خاص خود چنین شیوهی ارائهای را از همان دهههای گذشته تا کنون بدین شکل ادامه دادهاند.
اما وقتی در رابطه با فضای محدود و انحصاری صحبت میکنیم دقیقا منظورمان چیست؟ شاید در ابتدا اینطور به نظر بیاید که در عصر مدرنیستی ـ پستمدرنیستی امروز، هنرمند دیگر با محدودیتهایی که هنرمندان در قرنهای گذشته روبهرو بودند مواجه نمیشود و بازار، درک کاملی از نقاشانی امثال ترنر دارد؛ دیگر کشیدن طبقهی کارگر در ابعاد واقعی یک اتفاق عجیب شمرده نمیشود که توهینی به طبقهی بورژوا باشد، بلکه طبقهی بورژوا حتی خریدار آن نیز هست! یا حتی کمی جلوتر بیاییم، فضای هنری که هنرمندان دادائیستی را به خود دیده است دیگر از دیدن هیچ اتفاقی متعجب نخواهد شد! اما حال که با چنین فضای ایدهآل یا (دستکم به نظر ایدهآل) مواجه میشویم، آیا این به آن معناست که دیگر هنرمندِ امروز میتواند هر آنچه میخواهد بدون هیچ محدودیتی به تصویر بکشد؟ در نگاه اول پاسخمان به چنین سوالی یقینا باید بله باشد، اما در واقع نه! درست است که هنرمند امروز دیگر آن مشکلات قبلی را از جهت کشیدن فرم و محتوا ندارد، اما امروز بازار هنر یا بهتر است بگوییم نظام اقتصادی و سرمایهداری به شکل دیگری محدودیتهای نامرئی برای هنرمندان به وجود آورده است. هنرمند امروز فرم و محتوای دلخواه خود را انتخاب میکند و به تصویر میکشد، اما تا وقتی بازاری برای آن نداشته باشد آیا میتواند به فعالیتش ادامه دهد و آیا فضایی برای ارائهی کارهایش به مخاطبان خواهد داشت؟ این محدودیت بدان معناست که هنرمند برای فروش آثار و ماندن در فضای هنری باید اثری را تولید کند که بازار هنری خواهان آن است، مهم نیست از چه فرم یا چه سبکی برای بیان هنری خویش استفاده میکند، هدفْ دیگر گرداندن چرخدندههای اقتصادی خواهد بود! با وجود این میتوان گفت همیشه بخشی از رسالت هنرمند در طول تاریخ مخالفت با فضای حاکم در زمانهی خویش بوده است و همواره این هنرمند بوده که راهحلهای جدیدی را جایگزین فضای تحمیلشده بر خویش میکند! از سوی دیگر، در شرایطی که امروزه هر فرد به واسطهی فضاهای مجازی جدید تریبونی اختصاصی در اختیار دارد، هنرمند نیز تریبون شخصی خود را برای گفتوگو با مخاطبش دارد. همین بستر فکری پاسخ ما به این معضل جدید شد و فضای مجازی به عنوان بستری برای ارتباط سریع، مستقل و بدون محدودیت در تعداد مخاطب خود را نمایان کرد. حالا در کنار مخاطبان تخصصی هنر و آشنا با فضای هنری، در بخشی دیگر با مخاطبانی روبهرو هستیم که با فضای گالری بیگانه اند. آنها شاید تا به حال به انتخاب خودشان به فلان گالری نرفتهاند تا کار هنرمندی را ببینند و این اولین مواجههی آنها با فضایی جدید به اسم «گالری آنلاین» است که در کار معرفی هنرمندان نسل جدید است. اما همواره مشکلاتی بر سر راه ما وجود داشته و دارد؛ آن هم اینکه چگونه بتوانیم این فضا را به حیطهای قابلمشارکت برای مخاطبان بدل کنیم، کما اینکه حتی فضای حضوری گالری هم در بسیاری موارد به فضای کنشگر و منتقد بدل نشده است و اگر بخواهیم این فضای مجازی را به فضای کنشگری تبدیل کنیم کار دشوارتری خواهد بود. و مشکلات دیگری مثل اینکه چگونه نقاشی و مجسمهها را در معرض دید مخاطبان قرار دهیم که از تاثیرگذاری آن کاسته نشود! این توضیحات مختصر در واقع باعث شروع تلاشی در جهت یافتن راهحلی برای معضل جدید ما شد.
ما در کانون نقاشی دانشگاه سوره برنامههای بسیاری برای برگزاری نمایشگاههای مختلف داشتیم که حالا با وجود پاندمی و دور بودن از فضای دانشگاه، تقریبا انجامش برایمان غیرممکن شده است.
بعد از مشورت و همکاری با دوستانم در گروه نقاشی تصمیم به راهاندازی نمایشگاهی آنلاین گرفتیم، اولین تجربهی ما در فضایی کاملا جدید که درست است با آن آشنایی کامل داشتیم، اما هیچ گاه تا این حد جدی اقدامی هنری در آن صورت نداده بودیم. به همین خاطر سعی کردیم از محدودیتهای آن بکاهیم و در نتیجه تصمیم بر آن شد که هنرجویان و هنرمندانی که آثار خود را برای ما میفرستند در راستای موضوع اثر و تکنیک آن و دانشگاهی که در آن تحصیل کردند و یا فارغ التحصیل شدند، هیچ محدودیتی نداشته باشند. اما دلیل اصلی این عدم محدودیت ما برای نمایشگاهمان، ایجاد فضایی در جهت تعامل بیشتر با هنرجویان و هنرمندان بود. زیرا با هرگونه محدودیتی در جهت فرم یا محتوا و یا بیشتر شدن فیلترهای نمایشگاهی، فضای بسیار محدودتری برای هنرمندان ساخته میشد اما با این ایده، هر هنرمندی حق به نمایش گذاشتن آثار خود با هر شیوه و روش اجرایی را داشت. همین نکته باعث شد که حال با آثاری کاملا متنوع از هر جهت مواجه باشیم؛ چیزی که اگر به خاطر پاندمی نبود، هرگز در نمایشگاههایی که قرار بود برگزار کنیم اتفاق نمیافتاد.
در نگاه اول شاید کمی آشفته به نظر بیاید: نمایشگاهی متشکل از آثار متفاوتی که با هم سنخیتی ندارند! فکری که در ابتدای شروع کار در پسزمینهی ذهنی خودمان نیز وجود داشت، اما رفته رفته شاهد آن بودیم که تعداد مخاطبان هرروز در حال افزایش است و ادامهدار بودن نمایشگاه در پنج ماه گذشته و ارسال آثار هنرمندان برایمان نشان از آن داشت که توانستهایم با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنیم و هنرمندان نیز علاقهمند به اشتراکگذاری آثارشان در این بستر مجازی اند. همین تفاوت آثار از لحاظ موضوع و تکنیک باعث شد هر مخاطبی اثری را بیابد که با آن ارتباط بیشتری برقرار میکند. با وجود این و با تمام نقاط ضعف و قدرتی که در کارمان وجود داشت، از اردیبهشت ماه شروع به فعالیت کردیم و تا کنون نیز این مسیر ادامه داشته است.
در ادامه تصمیم گرفتم با پوریا پورندیم عضو کانون نقاشی در رابطه با چگونگی شکلگیری نمایشگاه و روند ادامه پیدا کردن آن در چند ماه گذشته گفتوگویی داشته باشم:
او صحبت خود را اینطور آغاز میکند: «به نظرم این شرایط مهلتی بود برای اینکه بتوانیم از امکانات مختلف فضای مجازی در راستای حرفهمان استفاده کنیم. هرچند که ضعفهای بسیاری وجود داشته و دارد، چرا که الگویی برای انجام این کار نداشتیم و با آزمون و خطا فعالیت را شروع کردیم و ادامه دادیم. فضاهای نسبتا مناسبی برای اشتراک گذاشتن اثر هنری در فضای مجازی وجود دارد، اما به خاطر عدم آگاهی جمعی، دسترسی سختتر و اعمال محدویتهایی برای آنها، مخاطبان کمتری با فعالیت ما آشنا میشدند. پس تصمیممان بر این شد که شروع کارمان با اینستاگرام باشد و استقبال بسیار خوبی هم شد (توانستیم بیش از ۴۰۰ اثر از ۲۵۰ هنرمند به نمایش بگذاریم).
درمجموع اینگونه نمایش گذاشتن با رسانهی اینستاگرام بسیاری از حساسیتهای موجود در اثر هنری را خنثی میکند و مخاطبان صرفا با یک تصویری معمولی از یک نقاشی، عکس یا مجسمه روبرو هستند.
باید پذیرفت که این پیشآمدها به طرق مختلف از دیرباز تا کنون وجود داشته و هنرمندان و گالریداران همچون دیگر اقشار مختلف جامعه باید رویه و روند پیشین خود را تغییر بدهند، شاید برای مدتی کوتاه یا شاید تغییری اساسی، اما متاسفانه هنوز محیط مناسب و دقیقی برای نمایش و خرید آثار وجود ندارد. با توجه به اتفاقات اخیر و مسائل موجود، شاید دغدغهی اصلی این زمان برای مردم خرید اثر هنری نباشد که امری طبیعیست، اما نباید به کل از این جریان هم غافل شد. چرا که بخش عمدهی حیات فعالیت هنری هنرمند منوط به بازار خرید و فروش آثارش هست و حتی بسیاری از آنها از راه نقاشی ارتزاق میکنند.
در این شرایط که فراهم کردن راه کسب درآمد برای هنرمندان به خصوص جوانترها با مشکلات جدی روبهروست، این جریان به نحوی است که فروش آثار با قیمت ازپیشمشخصشدهای توسط استادان و داوران صورت میگیرد که این حدود قیمت در کنار حفظ ارزش کارشان، فرصتی را برای مخاطبان به وجود میآورد که این آثار را خریداری کنند و هنرمندان را در ادامهی مسیر هنریشان حمایت کنند.»
در ادامه تصمیم بر آن شد که با چند نفر از هنرمندانی که در نمایشگاهمان شرکت کرده بودند پرسش و پاسخی در رابطه با فضای جدید نمایشگاهی داشته باشیم
شیرین میر جمالی یکی از هنرمندانی بود که با او گفتگو کردیم .
پرسشمان را اینگونه مطرح کردیم : نظر هنرمند در ارتباط با نمایش مجازی اثرش و اینکه نحوه ارائه آثار با توجه به شرایط تا چه مقدار می تواند مهم باشد ؟و پرسش سوم اینکه بحران فعلی چه آینده ای را برای هنرمندان تجسمی به ارمغان خواهد آورد ؟
میرجمالی: به نام آنکه مرا آزاد آفرید. تمرکز بر روی رسانه ای به نام دنیای مجازی است که این روز ها همه را به خود درگیر کرده است، مخصوصا در این روزهای سخت ، عجیب و دور از درک بحران فعلی این روزها قطعا تاثیر بسزایی بر روی زیست هنرمند و آثار وی خواهد داشت ومن فکر میکنم سالیان پایدار خواهد بود. دورانی که هر یک از ما زمان بیشتری را برای تفکر و تأمل گذراندیم و در حال گذر هستیم ،که البته برای هر فردی میتواند این تجربه به طور متفاوتی عمل کند ، برای کسی تمرکز بر آگاهی باشد یا خلق اثر بیشتر.
منتها شرایط سخت این روزها برای ارائه اثر و بازار هنری آشفتگی را به ارمغان آورده که فضای مجازی میتواند جایگزین پر اهمیتی باشد و بتواند کمک زیادی به فروش آثار و ارائه آن داشته باشد.
به عنوان کاربری که از این مدیوم غالب بهره ی زیادی برده ام باید بگویم که این فضا با توجه به نحوه استفاده و برخورد ، دارای معایب و مزیت هایی است که ترجیحا از مزیت های آن صحبت خواهم کرد.
نحوه ی استفاده از این فضا همان پیامی است که می تواند بین انسان ( کاربر) و تکنولوژی قرار بگیرد، روابط را تغییر دهد یا ایجاد کند و همچنین جایگزین پیام شود.
از این منظر ، استفاده از آن برای رساندن پیام توسط هنر و هنرمند شکل جدیدی از تفکر ، زندگی و نگرش انسان به وجود می آورد حتی در پیش برد راه هنر، به شرط آنکه بینش چاشنی آن باشد.
باید آگاه باشیم چه چیز را از دست میدهیم و چه چیز را بدست می آوریم. طبق نظریه مک لوهان «نشر هر مطلب یا تصویری ، تجاوزیست خود خواسته به حریم خودمان.» این محیط بستری مناسب را برای ارتباط با هنرمندان دنیا ایجاد کرده است که قابل دسترس و آسان ، همراه بودن و همکاری با دنیاست. داشتن روابط با هنرمندان ،گالری ها و موزه های دیگر سرزمین ها که شاید تا چند دهه قبل این ارتباط آسان نبود. از آنجاییکه این فضا بیشتر تصویری است، کمک بسزایی به هنرمندان تجسمی کرده است از جمله شخص من . محیط این رسانه میتواند ساختاری آموزنده و پیام آوری را ایجاد کند. من نمیتوانم به عنوان یک کاربری که کار هنری و فعالیت هنری دارد برچسب خوب یا بد را به طور مشخص به این فضا بدهم ، در واقع ماشینی است که همواره کنترلش دست خود شماست ، میتوانید متخصص و با مهارت پیش روید یا خیر .
این دنیای همه چیزدان می تواند ، قدرت به کار گیری هر آنچه خود بخواهید به خودش بگیرد حتی ارائه و فروش آثارتان. پس همراهان مناسبی برایش باشیم و خود بسازیمش.
همین سوال ها را با شیلا جلیل پیران مطرح کردیم و او اینطور برایمان می گوید :
جلیل پیران: با توجه به شرایط بحرانی فعلی (ویروس کرونا) و مراقبت های ویژه در جهت پیشگیری از گسترش بیماری امکان نمایش مجازی شانس بسیار بزرگی برای هنرمند دغدغه مندِ این عصر هست که در اعصار گذشته چنین شانسی برای هنرمند وجود نداشت.
ولی نمیشود انتظار داشت نمایش مجازی خیلی جدی گرفته شود و مخاطب ممکن است خیلی سرسری ازش عبور کند. بطور کلی از ویژگیهای خوب نمایش مجازی دسترسی آسان به آثار و گستردگی مخاطب هست چه مخاطب عام چه مخاطب خاص و همینطور مخاطبین خارجی.
و اما بدی ماجرا ملموس نبودن اثار به ویژه در انتقال حس اثر به مخاطب هست و یکسری آثار دارای کیفیت های ویژه ای هستند که با تصور به هیچ عنوان قابل انتقال نیست به ویژه آثار که با ارتباط با مخاطب هویت پیدا میکنند و همینطور نبودن بستری برای تبادل نظر بین مخاطب و هنرمند، و فکر میکنم شرایط فعلی بحث اقتصاد هنر رو هم تحت تاثیر قرار داده و فروش به صورت چشمگیری پایین اومده.
مصطفی قربانی دیگر هنرمند نمایشگاه اینگونه جوابمان را می دهد.
قربانی: در شرایط کنونی و بیماری موجود در تمامی دنیا، مشکلات فراوانی برای هنرمند ایرانی و ارائه آثارش ایجاد شد. تا قبل از این به دلیل نوع نگرش در جغرافیای زندگی ما استفاده از فضای مجازی به موارد پیش و پا افتاده محدود میشد و ارائه آثار در فضاهای مجازی بیشتر برای گرفتن کامنتها معطوف می گردید که پس از این اتفاق و بیماری کرونا و ایجاد فضایی برای ارائه آثار از باب دیده شدن و یا فروش آنها به مانند نمایش در گالریها، به صورت مجازی توسط گالریدارها و یا گروههای هنری باعث یک جریان جدید برای هنر و هنرمند شد. این امر شاید دروازهای برای ورود به آینده و ارائه و نمایش هنر توسط هنرمند در فضای مجازی شود که دیده شدن آثار هنرمند را نه تنها به محدوده زندگی او بلکه معرفی به تمامی دنیا در یک آن باشد. شاید موارد ذکر شده لحظات شیرینی را برای هنرهای تجسمی رقم زند که هنرمندان ایرانی را با آثار جدید و مدرن دنیا بیشتر از بیش آشنا و نیز باعث معرفی هنرمندان خوب ما به دیگر هنرمندان جهان شود.
و در پایان، پاسخ فرشید نساجی به همین پرسش:
نساجی: از آنجایی که هر سه سوال بهم مرتبط هستند، و به منظور پرهیز از زیادهگویی هر سه را یکجا جواب میدهم؛ به عقیده من نه تنها بخاطر شرایط امروز و شیوع کویید ۱۹، بلکه با توجه به مقتضیات زمانه و عصری که در آن حضور داریم، نمایش آثار هنری در پلتفرمهای دیجیتال و شبکههای اجتماعی میتواند بسیار کارآمد باشد. گرچه که تصویر دیجیتالی آثار هیچگاه همانند مشاهده آثار از نزدیک نمیتواند رضایتمند باشد، اما با توجه به شرایط کنونی و حتی قبل از آن مسائلی همچون ازدحام، ترافیک، کمبود وقت و غیره که همگی ماحصل زندگی شهری مدرن هستند، میتوان فضای دیجیتال را جایگزین مناسبی برای گالریها در نظر گرفت. همچنین مواردی دیگری مثل صفهای نوبت دهی طولانی مدت گالریها و اینکه متأسفانه بسیاری از گالری در انحصار افراد خاصی هستند که شرایط ظهور چهرههای جدید را تحت شعاع قرار میدهند، به این مسئله دامن میزنند که هنرمندهای جوان از فضای گالری ها کمی دلسرد شوند، در صورتی که فضای دیجیتال و مجازی شرایط مساعدتری را برای حضور هنرمندان نسل جدید محیا کرده است. شاید وضعیت کنونی و شیوع این بیماری شرایطی را ایجاد کند که به پلتفرمهای دیجیتال توجه بیشتری شود و بتوان فضایی را بوجود آورد که آثار هنری را با کیفیت بالاتری به نمایش گذاشت، به گونه ای که مخاطب بتواند تجربهای هر چه نزدیک تر به مشاهده آثار از نزدیک داشته باشد.
بعد از همین پرسش پاسخ کوتاه با هنرمندان در می یابیم که هر کدام کارشان به نحوی تحت تاثیر این شرایط چه در ابعاد خوبش و چه در معضلات آن بوده است و کماکان نیز این شرایط برای همه مان به شکلی ادامه داشته است .
در پایان هم از مدیر گروه نقاشی دکتر محمد معین الدینی بسیار تشکر میکنم برای راهنماییها، شکل گیری و ادامه این جریان که به ما کمک کردند.